محل تبلیغات شما




تیمهای فوتبال هلند و اسپانیا در شب دوم رقابتهای جام جهانی 2014 برزیل در شهر سالوادور به مصاف یکدیگر رفتند تا نتیجه‌ای غیرقابل‌باور رقم بخورد و همگان را متعجب کند. هلند که در ابتدا با گل ژاوی آلونسو از روی نقطه‌ی پنالتی از اسپانیا عقب افتاده بود، موفق شد در انتها 5 گل وارد دروازه‌ی کا ناآماده کند تا یک شگفتی بزرگ اتفاق بیفتد و امپراتوری قهرمان جهان در سال 2010 درهم شکند. در شبی که اسپانیا هیچ نشانی از یک تیم قهرمان جهان را نداشت، بازیکنان هلند با شادابی و طراوت توانستند انتقام فینال رقابتهای دوره‌ی قبل را بگیرند و یکی از سخت‌ترین شکستهای اسپانیا را به این تیم تحمیل کنند.
 فارغ از جنبه‌های فنی که بی‌تردید تحلیل و بررسی آنها کار کارشناسان فوتبالی است، این بازی درسهای بسیار زیادی برای کسب‌وکار و زندگی داشت که در اینجا سعی می‌کنم به تعدادی از آنها اشاره کنم. خوشحال می‌شوم که همراهان عزیز نیز نظرات خود را در این‌باره بیان کنند.
1) شکست و پیروزی زودگذر هستند. 
رقابت هلند و اسپانیا به خوبی نشان داد که نه باید با یک شکست همه چیز را از دست‌رفته دید و نه باید با یک پیروزی مغرور شد و تقویت نقاط ضعف را فراموش کرد. اسپانیا با داعیه‌ی دفاع از عنوان قهرمانی خود در سال 2010 وارد رقابتها شد ولی نه تنها شباهتی به یک قهرمان نداشت بلکه در کلاس تیمهای درجه دوم جهان بازی کرد. اسپانیا آنقدر به پیروزی قبلی خود مقابل هلند اتکا کرده بود که فراموش کرده بود در خط دفاع دچار ضعفهای جدی است و نیروی خسته‌ی دفاعی این تیم توان مقابله با مهاجمان چابک و آماده‌ی هلند را ندارند. قهرمانی بسیار شیرین و دلچسب است اما تضمینی برای پیروزیهای آینده نیست. از طرف دیگر، شکست نیز همیشگی نیست و هلند نشان داد می‌توان با برنامه‌ریزی درست، طعم تلخ شکست را به شیرینی پیروزی تبدیل کرد.
متأسفانه در فضای کسب‌وکار مدیران بسیاری را دیده‌ام که به دلیل تفکر کوتاه‌مدت خود راه به جایی نبرده‌اند و خیلی زود از میدان رقابت بیرون رفته‌اند. درک این موضوع شاید ساده به نظر برسد، اما رعایت نکردن همین نکته‌ی خیلی ساده باعث شکست شرکتهای بزرگی از جمله سونی شده است. زمانی که سونی محصول جدید خود به نام واکمن را وارد بازار کرد به موفقیتی عظیم دست یافت. این نوآوری آنچنان تأثیرگذار بود که حتی عادتهای افراد در گوش دادن به موسیقی را نیز تغییر داد. با این حال مدیران سونی آنچنان از پیروزی خود در بازار خوشحال و سرمست بودند که رصد رقبا را فراموش کردند و اپل با وارد کردن محصولات جدید به بازار یکی از بزگترین شکستهای تاریخ شرکتها را به سونی تحمیل کرد. مدیران سونی گمان کردند که موفقیتشان همیشگی است اما به این نکته توجه نکردند که رقبا بیکار ننشسته‌اند.
گذشته‌ی کاری خود را برای چند لحظه مرور کنید. آیا تا به حال به خاطر موفقیتهایتان چشمان خود را به روی نقاط ضعف سازمان و تیم تحت رهبری‌تان بسته‌اید؟ آیا یک پیروزی آنقدر شما را مغرور کرده است که فراموش کنید رقیبان شما در بازار منتظر نشسته‌اند تا از هر فرصتی برای پیشی گرفتن از شما استفاده کنند؟ آیا تاکنون برایتان پیش آمده که از یک شکست آنقدر ناراحت شوید که همه چیز را تمام‌شده ببینید؟ اگر پاسختان به این سؤالات مثبت است لازم است بدانید که بزرگترین پیروزیها و دردناکترین شکستهای تاریخ نیز گذرا بوده‌اند و کسانی توانسته‌اند همواره روند رو به رشدی داشته باشند که در غم و شادی چنین تفکری را به خود و تیمشان القا کرده‌اند.


2) تحلیل بازار و رقبا را جدی بگیرید.
جناب آقای مرتضی محصص کارشناس محترم فوتبال کشورمان پس از پایان بازی هلند و اسپانیا به نکته‌ی بسیار جالبی اشاره کردند. به گفته‌ی ایشان برد هلند بیش از هر چیز مرهون دانایی مربی این تیم لوئیس فن‌خال بود. فن‌خال علاوه بر سبک کلی بازی تیم اسپانیا، تحلیل دقیقی نیز از سبک بازی و حرکات تک‌تک بازیکنان این تیم انجام داده بود. در حقیقت بازیکنان هلند در این بازی به صورت هدایت خودکار (autopilot) حرکت می‌کردند و همه چیز از قبل برای آنها برنامه‌ریزی شده بود. فن‌خال جزئی‌ترین اطلاعات تیم اسپانیا را برای بازیکنانش تحلیل کرده بود و همین اطلاع دقیق از شرایط رقیب باعث شد که هلند تقریباً در تمام دقایق بازی تیم برتر میدان باشد. در حقیقت پایه و اساس تصمیمات سرمربی تیم هلند را اطلاعات و داده‌های او تشکیل می‌داد و چون این اطلاعات از جامعیت لازم برخوردار بود، تصمیمات او باعث پیروزی تیمش شد.
در بازاریابی و فروش آگاهی دقیق از شرایط بازار بسیار تعیین‌کننده است. شرکتهای موفق نه به صورت ماهانه، هفتگی و روزانه بلکه هر لحظه اطلاعات بازار را جمع‌آوری می‌کنند و با تحلیل آنها مسیر حرکت خود را مشخص  و در صورت نیاز استراتژیهای جدیدی اتخاذ می‌کنند. شرکتهای موفق می‌دانند که باید تمام حرکات رقبای خود را زیر نظر بگیرند و سناریوهای متفاوتی برای شرایط مختلف طراحی کنند تا برای هر اتفاقی از قبل طرح و برنامه داشته باشند. در حقیقت این همان چیزی است که به آن آینده‌پژوهی در کسب‌وکار می‌گوییم. شرکتهای پیشرو منتظر نمی‌مانند تا اتفاقی در بازار بیفتد و سپس در برابر آن عکس‌العمل نشان دهند بلکه از قبل خود را برای رویارویی با تمام شرایط ممکن آماده می‌کنند و برای هر شرایط یک سناریوی مختص به آن تعریف می‌کنند. درست به همین دلیل است که می‌بینیم حتی در بزرگترین رکودهای اقتصادی نیز شرکتهایی هستند که بدون هیچ مشکلی به کار خود ادامه می‌دهند.


3) به دل‌افزار نیروهای خود توجه کنید.
بازی اسپانیا و هلند در حقیقت رقابت میان یک تیم باانگیزه و پرروحیه و یک تیم بی‌انگیزه و خسته بود. بازیکنان هلند از انگیزه‌ی بسیار زیادی برای پیروزی در این بازی برخوردار بودند و با جنگندگی در تمام صحنه‌های بازی حضور داشتند. یکی از صحنه‌های زیبای این بازی زمانی بود که کاپیتان تیم هلند رابین فن‌پرسی قصد داشت از زمین خارج شود و جای خود را به بازیکن دیگری بدهد. فن‌پرسی بازوبند کاپیتانی را از دست خود درآورد و پس از بستن آن به دست آرین روبن، بازوبند کاپیتانی تیم ملی کشورش را بوسید و باانگیزه‌ای سرشار از بازی خارج شد. فن‌پرسی به عنوان رهبر تیم هلند در زمین با روحیه‌ی بالایی تیمش را هدایت کرد و همین امر باعث شد بازیکنان خسته‌ی اسپانیا نتوانند در مقابل نارنجی‌پوشان کاری از پیش ببرند. در مقابل فن‌پرسی، کاپیتان خسته‌ی اسپانیا قرار داشت که یکی از بدترین بازیهای خود را در این مسابقه ارائه داد. کا خسته و بی‌روحیه با اشتباهات پیاپی خود باعث شد مهاجمان و حتی مدافع هلند 5 بار دروازه‌اش را باز کنند. علاوه بر کا، راموس و پیکه نیز بازی پراشتباهی را به نمایش گذاشتند، ژاوی و اینیستا مانند بازیکنان معمولی بازی کردند و دیه‌گوکاستا شب بی‌فروغی را پشت سر گذاشت. بی‌شک این بازیکنان در زمره‌ی بهترین بازیکنان جهان هستند اما عدم وجود انگیزه و میل برای پیروزی، سطح آنها را به شدت پایین آورده بود.
مراقب انگیزه‌ی کارکنان خود باشید و از عوامل انگیزشی مختلف برای بالا بردن نشاط و انگیزه‌ی آنها استفاده کنید. بازیکنان اسپانیا، باتجربه و صاحب‌نام هستند اما حتی بازیکنانی در این سطح نیز به انگیزه‌بخشی نیاز دارند. گاهی فکر می‌کنیم که بهترین کارمندانمان چون خوب کار می‌کنند، پس نیازی به عوامل انگیزشی ندارند. این درست نیست و مواقعی پیش می‌آید که اگر کارمند از انگیزه‌ی لازم برخوردار نباشد، مهارت و تجربه‌ی او سودی برایش ندارد.


4) روی نقاط قوت خود تأکید کنید. 
هر تیمی دارای نقاط قوت و ضعفی است. مربیان بزرگ در عین حال که نقاط ضعف تیم خود را برطرف می‌کنند، می‌دانند که رمز موفقیت پافشاری روی نقاط قوت است. نگاهی به ترکیب تیم هلند نشان می‌دهد که نقطه قوت این تیم در خط حمله است یعنی جایی که فن‌پرسی و روبن در کنار اشنایدر یک مثلث آتشین را تشکیل می‌دهند و برای هر تیمی یک تهدید به حساب می‌آیند. فن‌خال نیز به خوبی از این مسئله آگاه بود و سعی کرد ترکیبی هجومی را روانه‌ی میدان کند. بازیکنان هلند می‌دانستند که اگر توپ را به مهاجمان برسانند، آنها می‌توانند روی دروازه‌ی اسپانیا خطرآفرین شوند. همین اتفاق هم افتاد و مهاجمان هلند، یعنی نقاط قوت این تیم، نتیجه را به سود لاله‌های نارنجی رقم زدند.
همه‌ی ما که کسب‌وکاری را اداره می‌کنیم، می‌دانیم که سازمان ما نسبت به سازمانهای رقیب دارای نقاط ضعف و قوتی است. پس در ابتدا باید نقاط قوت (یا به عبارتی همان مزیت رقابتی) خود در بازار را شناسایی کنیم و سپس با انگیزه و برنامه‌ریزی به سمت تحقق اهدافی که تعیین کرده‌ایم، حرکت کنیم. در این میان می‌توان به مرور نقاط ضعف را نیز برطرف و به سازمانی متوازن و پویا دست پیدا کرد.


5) تجربه در کنار جوانی کارآیی دارد
ترکیب تیم هلند در مسابقات جام جهانی 2014 تلفیقی از نیروهای باتجربه مانند رابین فن‌پرسی، دیانگ، و اشنایدر و جوانان جویای نام دگوژمان، بلیند، و مارتینز است. فن‌خال چند جوان را در کنار باتجربه‌های تیم قرار داده تا هلند نیروی جوانی و درایت و تجربه را در کنار هم داشته باشد. در مقابل اسپانیا، ترکیبی را در اختیار دارد که برای تکرار قهرمانی در جهان کمی مسن به نظر می‌رسد. ژاوی، اینیستا، ژاوی آلونسو، کا، راموس، پیکه، و بوسکتس از دوران طلایی بازی خود فاصله گرفته‌اند و به همین دلیل اسپانیا در بازی با هلند نتوانست تاکی تیکای معروف خود را به نمایش بگذارد. 
به ترکیب سنی کارمندان خود توجه کنید. اجازه ندهید که تیمتان بسیار جوان یا بسیار مسن شود زیرا در هر دو صورت عملکرد تیم کاهش می‌یابد. بهترین گزینه برای مدیر یک سازمان داشتن ترکیبی منطقی از جوانان و باتجربه‌ها در تیم کاری است.


6) برای تغییر استراتژی، به تغییر ذهنیت نیاز است.
دل‌بوسکه در بازی با هلند از یک مهاجم یعنی دیه‌گو کاستا استفاده کرد که برای بازیکنان اسپانیا این سبک بازی غیرمعمول است. این تغییر استراتژی در بازی حتی صدای ژاوی را نیز درآورد و او در مصاحبه‌ای اعلام کرد: تغییر سبک بازی کار اشتباهی است. تمام بازیکنان ما این فلسفه‌ی بازی را اتخاذ کرده‌اند و ما تا انتها به آن پایبند خواهیم بود.» دل‌بوسکه برای تغییر سبک بازی اسپانیا ابتدا می‌بایست ذهنیت بازیکنان این تیم را تغییر می‌داد که البته کاری بسیار سختی است زیرا این بازیکنان سالها با سبک دیگری بازی کرده بودند.
در دنیای کسب‌وکار، تغییر مسیر اجتناب‌ناپذیر است. قبل از هر تغییری لازم است ذهنیت لازم برای آن تغییر را در کارمندان خود ایجاد کنیم تا آنها بهتر بتوانند تغییر را بپذیرند و در جهت ارتقای سازمان گام بردارند.

 

سبز باشید

آلبالو آسپرین را بی اعتبار می کند

انرژی های تجدید پذیر

محلول ضدعفونی کننده خانگی پاک تک، قاتل شگفت انگیز ویروس ها و باکتری ها

هلند ,بازی ,تیم ,اسپانیا ,بازیکنان ,یک ,را به ,خود را ,این تیم ,را در ,نقاط قوت

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

limaracheal د. حامد پورحشمتی درگاه هنر؛روشی خاص برای بیان حقایق زندگی شهر سلامتی هوای تازه FRESH AIR اصول و دانش حسابداری Jason's page ولگردی در اینترنت دانلود رایگان فیلم کتابخانه عمومی شهدای معصومیه